حامدحامد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

ما سه نفر!

آخرين روز سه ماهگي

اين روزها زودتر از چيزي كه فكرشو ميكردم ميگذره.زودتر از چيزي كه فكر ميكردم بزرگ ميشي و من دلم براي لحظه لحظه هايي كه ميگذره تنگ ميشه. سه ماه گذشت.پايان سه ماهگيت همزمان شد با افتادن حلقه.حدودا هفته پيش بود كه تو رو ختنه كرديم و اون شب دردناك ترين شب اين سه ماه بود.ولي خدا رو شكر گذشت و تو مثل يه مرد واقعي تحمل كردي!(البته با جيغ و گريه!)  توي اين هفته خيلي دستتو ميخوري..تك تك انگشتاتو به صورت ماهرانه اي مزمزه ميكني و هر چيزي هم كه به دستت مياد ميكني تو دهنت.روي دو تا پاي كوچولوت مي ايستي و اصلا هم به نشستن يا دراز كشيدن راضي نميشي ديگه حسابي منو ميشناسي و توي جمع هر جا ميرم با چشم منو دنبال ميكني..اگه هم سرحال باشي برام دست و پاها...
11 دی 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ما سه نفر! می باشد